جهاد نکاح به سبک زنان اوکراینی در نزدیک باخموت+عکس
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۵۰۸۷۲
این گزارش به وضعیت خاص یک شهر در نزدیکی خط مقدم پرداخته که از بابت حضور پررنگ بانوان برای ارایه خدمات «عاطفی» و «رمانتیک» به نیروهای اوکراینی در جبهه باخموت، اقتصاد آن رونق گرفته است
به گزارش جنوب نیوز، نشریه اکونومیست در گزارشی(۱۹ می) به وضعیت خاص یک شهر در نزدیکی خط مقدم پرداخته که از بابت حضور پررنگ بانوان برای ارایه خدمات «عاطفی» و «رمانتیک» به نیروهای اوکراینی در جبهه باخموت، اقتصاد آن رونق گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
**
قطار ساعت ۱۳:۳۸ از کیف به سمت کراماتورسک میآید که با استقبال دریایی از گلها و دستهای دراز شده روبرو میشود. از بین مسافران غیرسربازی که در راه باخموت هستند، تقریباً همه آنها همسران و دوستدخترهای کسانی هستند که در میدان نبرد بودهاند. ویکتوریا ۲۷ ساله و کارولینا ۲۹ ساله برای دیدن مردان خود الکساندر ۳۲ ساله و ولادیمیر ۳۳ ساله که روی سکو منتظر آنها هستند، سفر کردهاند. یک روز قبل، اسکندر و ولادیمیر در باخموت نبردهای شدیدی داشتند. حالا تفنگهایشان را با گل رز عوض کرده اند. زوجها بیصدا دست هم را می گیرند و راهی آپارتمانهای اجارهای در حومه شهر میشوند.
کراماتورسک، یک شهر صنعتی ۱۵۰۰۰۰ نفری تا قبل از حمله اخیر روسیه، اکنون خود را به عنوان یک مقصد «رمانتیک»! دوباره بازیابی می کند. {به عنوان شهری} در خط مقدم از سال ۲۰۱۴، حمله مجدد روسیه در فوریه ۲۰۲۲ تقریبا موجودیت آن را زیر سوال برد. ظرف چند هفته، کارخانههای کراماتورسک تعطیل شدند و بیشتر جمعیت غیرنظامی آن فرار کردند. اکنون این شهر عمیقاً نظامی شده است. اما نوع جدیدی از انرژی را به عنوان یک مرکز «عشقی» برای سربازانی که اجازه ندارند دور از جنگ در باخموت و آودیوکا سفر کنند، تراوش می کند. ممکن است هیچ هتلی وجود نداشته باشد –پس از بمباران یکی از آنها در تابستان گذشته، هتلهای شهر تعطیل شدهاند- اما شبکه ای از آپارتمان ها که به صورت روزی یا ساعتی قابل اجاره هستند، این شکاف را پر می کند. زیرساختهای توریستی شهر (گلفروشیها، فروشگاههای هدیه، رستورانها و کافهها) رونق گرفته است.
آرتیوم، یک مشاور املاک، میگوید از زمانی که قطار سریعالسیر کیف دوباره در اکتبر شروع به کار کرده، کاسبیاش رونق داشته است. اکنون حدود ۸۰ درصد از عایدی او از اجاره مکان به سربازان و شرکای آنها است. بقیه اسکان طولانی مدت برای پناهندگان است. نرخ کرایه اتاق ۱۰۰۰ گریونا (۲۷ دلار) برای ۲۴ ساعت است و نرخ سود آرتیوم دو برابر سطح قبل از جنگ است و به گرانی بخشهایی از کیف است. اما تقاضا بالاست چرا که سربازان و نیروهای جنگی اوکراینی پول خوبی می گیرند. آرتیوم می گوید که زنان معمولاً شنبه با قطار سریع السیر می آیند و یکی دو روز می مانند. این شهر در آخر هفتهها زنده میشود، زوجهایی که دست در دست هم در پارک قدم میزنند، حتی با صدای بوم و آژیر جنگ.
نزدیکترین مواضع روسیه به کراماتورسک در فاصله ۲۰ کیلومتری قرار دارد و این شهر را در برد آسان سامانه های چند راکتی و موشکهای اس-۳۰۰ قرار می دهد.
یک بازار پر جنب و جوش برای عشق تجاری نیز وجود دارد. از آغاز جنگ در سال گذشته، دو مرکز سرویس جنسی افتتاح شده است. یکی، در منطقه صنعتی شهر قرار دارد که تحت نظارت دقیق ارتش اوکراین عمل می کند. یک مقام نظامی می گوید:
"اکنون زمان پرداختن به اخلاق نیست. تنها چیزی که ما نگران آن هستیم این است که سربازان چیزهایی را که نباید بگویند و دختران چیزهایی را به دشمن منتقل نکنند. "
البته این منبع(مقام نظامی) نباید خیلی نگران باشد. گفتگو با کارگران جنسی بعداً برای ما روشن کرد که آنها خود را جزئی جدایی ناپذیر از تلاش جنگ می دانند. ناتالی، یک زن جوان بلوند ۲۰ ساله میگوید:
"ما اینجا هستیم تا روحیه پسران فوقالعادهمان را تقویت کنیم. آنها از ما دفاع می کنند و ما می خواهیم به هر نحوی که می توانیم به آنها کمک کنیم. "
ناتالی میگوید که گروه او ۲۴ ساعته، از طریق حملات هوایی کار میکند، و حتی به مواضع نزدیکتر به خط مقدم حمله کرده است. قبل از کراماتورسک، زنان در میکولایف، یکی دیگر از شهرهای خط مقدم در جنوب اوکراین مستقر بودند، اما وقتی شنیدند که مشتریان همیشگیشان به باخموت اعزام شدهاند، حرکت کردند:
"میدانستیم که بسیاری از آنها زنده برنمیگردند، و میخواستیم که نزدیک آنها باشیم. "
این زنان می گویند که اغلب خبر کشته یا مجروح شدن مراجعان{مشتریان} قبلی خود را می شنوند.
مانیاشا می گوید پسر ۱۸ ساله اش در ارتش می جنگد. او سعی کرد او را از ثبت نام باز دارد، اما افتخار می کند که این کار را انجام داده است. حالا حتی ظاهر یک سرباز جوان در فاحشهخانه او را به گریه می اندازد. او میگوید:
"نمیتوانی جلوی فکر کردن به این را بگیری که این پسر به خط مقدم میرود و دیگر برنمیگردد. شما هر کاری که از دستتان بر می آید انجام می دهید تا به او اعتماد به نفس بدهید، او را نوازش کنید. شما به او بگویید که او یک مبارز است، یک قهرمان. "
ناتالی میگوید که برخوردها همیشه در مورد رابطه جنسی نیست:
"گاهی اوقات سربازان فقط خواهان حضور یک انسان دیگر هستند. "
باخموت به بسیاری از آنها آسیب وارد کرده است:
"وضعیت روانی کسانی که از آنجا بیرون می آیند وحشتناک است، فقط وحشتناک. "
منبع: جنوب نیوز
کلیدواژه: خط مقدم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۵۰۸۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمود گبرلو بازیگر شد
به گزارش قدس آنلاین، گبرلو که در سالهای دور تجاربی در عرصههای نمایشی و حضور بر صحنه تئاتر داشته، در صفحهشخصی خود نوشت: عصر چهارشنبهای، آقای شمس دستیار محترم آقای سامان مقدم، تماس گرفتند و درخواست داشتند همان نقشی را که در برنامهها به عنوان مجری سینمایی دارم در قسمتی از سریال افعی تهران داشته باشم. فرمودند سکانسی هست که جناب معادی نقش فیلمسازی دارند که با شما گفتگو کنند. تردید داشتم.،فرمودند شیوه سریال اینگونه است که برخی شخصیتها در نقش خودشان ظاهر میشوند. پذیرفتم صبح جمعهای سر صحنه رفتم. در بدو ورود آقای سامان مقدم که سالها از ایشان خبر نداشتم و بعد جناب پیمان معادی را دیدم. با هر دو سلام و علیک گرمی داشتم. پیمان معادی را در نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر دیده بودم ولی فیلمهایش را چه داخلی و چه خارجی دیدهام. برای من یک شخصیت دوست داشتنی هستند. فیلمنامه کافه ستارهاش و بازی در ابد و یک روزش را دوست دارم… متن را تمرین کردیم تا صحنه فیلمبرداری آماده شد. یک تیم حرفهای و مسلط را سر صحنه دیدم؛ بهخصوص استاد غفوری که پشت دوربین جذابیت پر افتخاری داشتند. سامان مقدم برای من همیشه متفاوت بود. به تسلطش به فیلم و سریال اعتماد داشتم. صدسال به این سالها و یک عاشقانه سادهاش را دوست دارم. به پیشینه جمع اعتماد کردم. بدم هم نمیآمد جلوی دوربین یک تیم حرفهای ظاهر شوم. تا شروع ضبط فرصت شد با عزیزان پشت صحنه گپ برنم. معلوم بود تیم باهوش و کاربلدی دورهم جمع شدند. وقتی سریال پخش شد از ساختار جذاب و حرفهایش لذت بردم. بهخصوص در قسمت اول خیلی حرفهای قصه روایت میشود و در قسمتهای بعد با روشنشدن لایههای دیگر کنجاویها برانگیخته میشود… چون خودم نقشی در این سریال دارم از ارایه نظر مثبتم خودداری میکنم ولی وظیفه دارم از همه عزیزان سر صحنه سپاسگزاری کنم. مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، مدیر برنامهریزی: علی شمس، مدیر صدابرداری: محمود خرسند، طراح صحنه: کامیاب امینِِعشایری، طراح گریم: ایمان امیدواری، طراح لباس: ندا نصر، مدیر تولید: امیر یمینی و منشی صحنه: دنیا راد و بهخصوص جناب سامان مقدم و جناب پیمان معادی و همچنین سایر عزیزان زحمت کش افعی تهران.
منبع: پایگاه خبری صبا خبر